در نشست تربیت اقتصادی دانشگاه تهران مطرح شد؛
تفاوتی بین اقتصاداسلامی وعلم اقتصادنیست، ضرورت تربیت اقتصادی كودكان
لیدی شال: یك اقتصاددان با اشاره به اینكه تفاوتی بین اقتصاد اسلامی و علم اقتصاد نیست، بر ضرورت تربیت اقتصادی كودكان و دانش آموزان تاكید نمود.
به گزارش لیدی شال به نقل از مهر، عادل پیغامی در نشستی تحت عنوان تربیت اقتصادی در دانشكده روانشناسی دانشگاه تهران، تصریح كرد: اگر دایره واژگان كودكان ما در سواد عمومی درست نباشد، در جامعه پذیری گرفتار مشكل می شوند به گونه ای كه در آینده با دانش آموزانی مواجه می شویم كه اگر مستندی در ارتباط با مسائل اقتصادی ببینند نمی توانند متوجه مطالب مطرح شده در مستند شوند و یا در بهترین حالت با فهم عمومی خود ترجمه می كنند.
دانشیار دانشكده اقتصاد دانشگاه امام صادق اضافه كرد: بعنوان مثال ۹۹ درصد مخاطبان ما كارآفرینی را برابر با اشتغالزایی می دانند كه درست نیست. در واقع افراد با لیستی از كلمات، جامعه پذیری خویش را از دست می دهند و دیگر نمی توانند گفت و گو كنند.
وی با اشاره به اینكه طی ۱۱ سال اخیر شعارهای سال مربوط به مسائل اقتصادی بوده است، اظهار داشت: زمانی كه سواد عمومی اقتصادی نباشد، افراد متوجه صحبت های مقام معظم رهبری نمی شوند و با شعار سال ارتباط برقرار نمی كنند.
پیغامی در ادامه تصریح كرد: متاسفانه دانشكده های اقتصاد ما در مورد رفتارسازی اقدامی را انجام نمی دهند در صورتی كه غربی ها كاملا به این مبحث وارد شده اند.
وی اضافه كرد: اقتصاددان ایرانی خویش را مكلف به رفتارسازی اقتصادی برای كودكان و نوجوانان نمی داند. البته هم اكنون وضعیت تعلیم و تربیت اقتصاد چندان بد نیست اما هنوز راه نرفته زیاد است.
پیغامی در ادامه با اشاره به اینكه در اسناد كارهای خوبی در مورد تربیت اقتصادی شده است، اظهار داشت: از سال ۸۵ تا ۹۲ عضو كمیسیون تعلیم و تربیت شورای عالی انقلاب فرهنگی بودم؛ نتیجه این شد كه در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، ساحت اقتصاد حرفه ای گنجانده شد. همینطور در برنامه درس ملی، در اهداف كلان برنامه درس ملی و در اهداف مقاطع این مورد دیده شد.
دانشیار دانشكده اقتصاد دانشگاه امام صادق همینطور با اشاره به اینكه در غرب به صراحت می گویند كه هدف از تربیت اقتصادی، كاپیتالیسم است، تصریح كرد: منتهی واقعیت این است كه كاپیتالیسم كنونی با كاپیتالیسم قرن ۱۸ و ۱۹ متفاوت می باشد. خیلی از ابعادی كه چپ ها در قرن ۱۹ می گفتند در سرمایه داری الان استفاده می گردد. از این رو زمانی كه برنامه درسی كودكان در امریكا را بررسی می نماییم می بینیم كه دولت نقش اساسی دارد.
وی افزود: درواقع تركیب بهینه ای از بازار و دولت را به دانش آموزان آموزش می دهند. در اقتصاد ایران یك سری مبانی ارزشی و اعتقادی و اسناد كلان و پایین دستی داریم كه باید «تركیب» را در این موارد پیدا و عرضه نماییم.
پیغامی اظهار داشت: در كتاب پایه دهم علوم انسانی در بخش دولت، تركیبی در این خصوص عرضه شده كه نه دولتی محض و نه بازار محض را مورد توجه قرار داده است.
وی با اشاره به اینكه در ادبیات اقتصاد اسلامی برخلاف غرب، حاكمیت را بازیگر مستقل می دانیم، اضافه كرد: در كشور ما، برای حاكمیت مالكیت مستقل قائلیم كه البته از مالكیت مردم هم نمایندگی می كند، اما در غرب حاكمیت تنها از مالكیت مردم نمایندگی می كند؛ باید این مساله به دانش آموز فهم شود.
پیغامی با اشاره به روند آموزش و پرورش در تربیت اقتصادی، اظهار داشت: افرادی كه در آموزش و پرورش رسوب كرده اند از دهه های اول انقلاب بوده و آدم های قدیمی هستند كه آموزش اقتصاد را با «مادی» تربیت كردن كودكان برابر می دانند و گاها با آن مقابله می كنند.
وی با اشاره به اینكه آموزش و پرورش منتظر افراد جدید است، اظهار داشت: قائل نیستیم كه از اول ابتدایی دانش آموزان كتاب اقتصاد داشته باشند اما به صورت تلفیقی با دروس دیگر باید آموزش ببینند. البته تا سال ۱۴۰۰ آموزش و پرورش كتاب جدید نخواهد داشت و اینكه در ۱۴۰۰ كتاب هایی اضافه شود منوط به این است كه چقدر تلاش نماییم.
پیغامی در ادامه با اشاره به نقش معلمان در تربیت اقتصادی، تصریح كرد: بعضی از ما منتظر می مانیم تا اسناد نوشته شوند و بعد عمل نماییم در صورتی كه نقش «معلم» از همه مهم تر است. غربی ها هم توجه ویژه ای به این مورد دارند.
وی افزود: در كتاب تعلیم و تربیت اقتصاد تلاش كردیم نقشه راهی به معلمان عرضه نماییم.
این اقتصاددان با اشاره به اینكه در اغلب كشورها زودتر از 6 سال به كودكان مبحثی در مورد اقتصاد نمی گویند، اظهار داشت: زمانی كه دانش آموز تفاوت اسمی و حقیقی را فهمید آن وقت متوجه می گردد كه رویه های اقتصادی در كشورها بر چه مبنایی است. اینكه می گویند نرخ بهره در آمریكا ۳ درصد است اما این نرخ در ایران تا ۲۰ درصد هم می رسد پس اقتصاد ایران اسلامی نیست نشان از فقدان تعلیم و تربیت اقتصاد در مدارس كشور دارد.
وی اظهار داشت: ۳ دسته فقیه داریم كه عده ای گفتند حلال است، عده ای گفتند اگر نرخ سود در حد تورم باشد مشكلی ندارد و عده ای گفتند در صورت علی الحساب بودن مانعی ندارد كه نظر این دسته سوم تبدیل به قانون شد؛ ازاین رو قانون به لحاظ فقهی این مساله را حل كرده است.
دانشیار دانشكده اقتصاد دانشگاه امام صادق در ادامه با اشاره به اینكه تفاوتی بین اقتصاد اسلامی و علم اقتصاد نیست، اظهار داشت: اگر علم اقتصاد را به كودكانمان آموزش بدهیم در بیشتر از ۹۵ درصد مشكلی نداشته و تفاوتی با اقتصاد اسلامی ندارد.
وی خاطرنشان كرد: مثلا می گویند نظام عرضه و تقاضا غربی است در صورتی كه شیخ طوسی هزار سال پیش این نظام را تبیین كرده بود، بعد از لحاظ بعد اسلامی ایرادی ندارد.
پیغامی اضافه كرد: در غرب بین سواد اقتصادی و سواد مالی تفاوت قائل شدند. دریافت متون سواد اقتصادی از منابع غربی برای تربیت اقتصادی كودكان مشكلی ندارد اما در حوزه سواد مالی باید مراقب بود.
این استاد دانشگاه خاطرنشان كرد: سواد مالی باید نزدیك به احكام باشد در صورتی كه منابع غربی در این حوزه به فرهنگ ما نمی خورد.
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب